October 23, 2002

animalism


دیشب می خواست بارون بیاد، حالم خیلی گرفت. همیشه حالم گرفته س. بابا بزرگم گفته آدمیزاد روزی یه ساعت تو زندگیش خر می شه و توی اون یه ساعت همه ی کارای بدش رو انجام می ده و اتفاقای بد توی زندگیش شکل می گیره. منم روزی یه ساعت خر می شم. البته خر هستم و در واقع یه ساعت آدم می شم. وختی که آدم باشی همه چی خوب پیش می ره. همه دوس دارن...
وختی که بزرگ می شی، می تونی همه چی رو فراموش کنی، گذشته رو، اونایی رو که دوس داشتی...دروغ گفتم؟ آره؟ نمی تونم اونایی رو که دوس دارم فراموش کنم. آخرش بهشون می رسم و می گم که دوسشون دارم. اونا چی؟ اونا چی می گن؟